کد مطلب:99171 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:236

مصادر نهج البلاغه











یكی از پرسشها درباره ی كتاب نهج البلاغه اینست كه، سیدرضی اسناد خطب و رسائل را ذكر نكرده، از این رو اعتبار آن با تردید مواجه است. لذا برخی می گویند نهج البلاغه كتابی است مرسل و قابل استناد فقهی نیست و سخنانی از این دست.[1].

پژوهشگران عرصه ی نهج البلاغه كوششهای عالمانه و ارجمندی را در پاسخ این پرسش به انجام رسانده اند، آنان مصادر نهج البلاغه را پیش از رضی و پس از آن استخراج كرده و نشان داده اند.

در اینجا این تلاشها به اجمال معرفی می شود:

1- استناد نهج البلاغه، نوشته امتیاز علی خان عرشی، وی نخست به چگونگی جمع آوری نهج البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج البلاغه به حضرت امیر مباحثی را مطرح می كند و از پاره ای شبهات، كه نهج البلاغه را به دیگران منسوب می كند، پاسخ می گوید، پس از آن مدارك نهج البلاغه را از منابع شیعی و سنی كه پیش از سیدرضی نگارش شده، معرفی می كند.

این كتاب توسط آقای سید مرتضی آیت الله زاده شیرازی، به فارسی ترجمه شد و انتشارات امیركبیر در سال 1362 آن را به چاپ رساند.

2- اسناد و مدارك نهج البلاغه، تالیف محمد دشتی، در این كتاب 283 مصدر برای نهج البلاغه ذكر شده و به ترتیب نهج البلاغه، مصادر و ماخذ كلام حضرت را

[صفحه 160]

نشان می دهد.

این كتاب جلد چهارم از مجموعه ی هفت جلدی آشنایی با نهج البلاغه است كه مولف تحریر كرده.

3- مصادر نهج البلاغه و اسانیده، تالیف سید عبدالزهراء الحسینی، این كتاب كه در چهار مجلد چاپ شده مصادر نهج البلاغه را به چهار بخش تقسیم می كند:

الف) مصادری كه قبل از سال 400 قمری تالیف شده و الان نیز در دسترس است.

ب) مصادری كه قبل از نهج البلاغه تالیف شده اما با واسطه از آن نقل شده.

ج) مصادری كه پس از سیدرضی تالیف شده و كلام حضرت را متفاوت از آنچه در نهج البلاغه آمده، نقل كرده.

نویسنده از 114 مصدر نام برده و بدان ارجاع داده است. مولف نیمی از جلد یك و پنج را به كلیاتی پیرامون نهج البلاغه و سیدرضی اختصاص داده است. روش وی در این كتاب چنین است كه متن نهج البلاغه را ذكر می كند، واژه ها و لغات مشكل را توضیح می دهد، سپس مصادر آن را نشان داده و اگر شروح مستقل داشته باشد متذكر می گردد.

4- مدارك نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، هادی كاشف الغطاء (مكتبه الاندلس، بیروت) این كتاب به همراه كتاب دیگر مولف، یعنی مستدرك نهج البلاغه به چاپ رسیده است.

نویسنده ضمن نقد و بررسی پاره ای شبهات در انتساب نهج البلاغه، مصادر برخی از كلمات حضرت را نیز نشان داده است.

5- بحثی كوتاه پیرامون نهج البلاغه و مدارك آن، رضا استادی.

6- العذیق النضید بمصادر ابن ابی الحدید فی شرح نهج البلاغه، عزالدین ابی حامد عبدالحمید المدائنی البغدادی (656-586 ق)(مطبعه العانی، بغداد،

[صفحه 161]

1987 م- 1407 ق)

7- استاد حسن زاده آملی از كسانی است كه بر این امر همت گمارده، ایشان در مقدمه كتاب انسان كامل از دیدگاه نهج البلاغه فرموده است:

این كمترین بسیاری از ماخذ و مدارك نقل نهج البلاغه را از جوامع روایی و كتب سیر و غزوات و مجموعه ها و سفینه های علمی تحصیل كرده است و اهتمام كلی این بود كه منابع نقل قبل از جناب رضی و نهج البلاغه باشد و شاید در حدود دو سوم مدارك آن به دست آمده باشد و قسمتی از آنها در مواضع مختلف تكمله منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه كه در پنج جلد تدوین و تنظیم شده و به طبع رسید به مناسباتی ذكر شده است.[2].

6- با وجود این مصادر و ماخذ دیگر جای این گونه پرسشها، نیست گذشته از آنكه محتوای بسیاری از خطب و رسائل و حكم، شاهد صحت صدور آنها است.

در پایان این مبحث زیبنده است سخن ابن ابی الحدید پس از نقل خطبه ابن ابی اشحماء عقلانی ایراد شود. وی می گوید این خطبه كه زیباترین خطبه اوست با تكلف همراه است و این را بدان جهت گفتم كه گروهی به نهج البلاغه خرده گرفته.

لان كثیرا من اهل الهوی یقولون ان كثیرا من نهج البلاغه كلام محدث صنعه قوم من فصحاء الشیعه و ربما عزی بعضه الی الرضی ابی الحسن و غیره و هولاء قوم اعمت العصبیه اعینهم فضلوا عن

[صفحه 162]

النهج الواضح و ركبوا بینات الطریق ضلالا و قله معرفه باسالیب الكلام و انا اوضح لك بكلام مختصر ما فی هذا الخاطر من الغلط.

سپس می گوید:

یا تمام نهج البلاغه را جعلی می دانند یا بعض آن، احتمال اول به ضرورت باطل است زیرا برخی خطب و رسائل انتساب آن به امیرالمومنین قطعی است و اگر گفته شد بعض آن جعل است سخنان ما اثبات می شود زیرا كسی كه به دقت بنگرد این مجموعه را دارای یك سبك و سیاق می بیند.

و انت اذا تاملت نهج البلاغه وجدته كله ماءا واحدا و نفسا واحدا و اسلوبا واحدا كالجسم البسیط الذی لیس بعض من ابعاضه مخالفا لباقی الابعاض فی الماهیه و كالقرآن العزیز اوله كاوسطه و اوسطه كاخره و كل سوره منه و كل آیه منه مماثله فی الماخذ و المذهب و الفن و الطریق و النظم لباقی الایات و السور و لو كان بعض نهج البلاغه منحولا و بعضه صحیحا لم یكن ذلك كذلك.[3].

[صفحه 163]


صفحه 160، 161، 162، 163.








    1. علامه امینی، در الغدیر، ج 4، ص 198-193 متعرض این اشكال و پاسخ آن شده است.
    2. انسان كامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 36.
    3. شرح ابن ابی الحدید، ج 4، ص 325.